کد مطلب:1359 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:410

احـکام روزه قضـا
مسأله 1703 ـ اگر دیوانه عاقل شود، واجب نیست روزه های وقتی را كه دیوانه بوده قضا نماید.



مسأله 1704 ـ اگر كافر مسلمان شود، واجب نیست روزه های وقتی را كه كافر بوده قضا نماید. ولی اگر مسلمانی كافر شود و دوباره مسلمان گردد، روزه های وقتی را كه كافر بوده باید قضا نماید.



مسأله 1705 ـ روزه ای كه از انسان به واسطه مستی فوت شده باید قضا نماید، اگر چه چیزی را كه به واسطه آن مست شده، برای معالجه خورده باشد.



مسأله 1706 ـ اگر برای عذری چند روز روزه نگیرد و بعد شك كند كه چه وقت عذر او برطرف شده اگر وقت رفع عذر را می دانسته و بعد فراموش كرده باید مقدار بیشتری را كه احتمال می دهد روزه نگرفته قضا نماید، مثلاً كسی كه پیش از ماه رمضان مسافرت كرده و نمی داند پنجم رمضان از سفر برگشته یا ششم باید شش روز روزه بگیرد اما كسی كه وقت رفع عذر را نمی داند و قبل از عروض شك هم نمی دانسته می تواند مقدار كمتر را یعنی پنج روز را قضا كند، اگر چه احتیاط مستحب آنست كه مقدار بیشتر یعنی شش روز را قضا نماید.



مسأله 1707 ـ اگر از چند ماه رمضان روزه قضا داشته باشد قضای هر كدام را كه اول بگیرد مانعی ندارد. ولی اگر وقت قضای رمضان آخر تنگ باشد، مثلاً پنج روز از رمضان آخر قضا داشته باشد و پنج روز هم به رمضان مانده باشد، احتیاط آنست كه اول قضای رمضان آخر را بگیرد.



مسأله 1708 ـ اگر قضای روزه چند رمضان بر او واجب باشد، و در نیت معین نكند، روزه ای را كه می گیرد قضای كدام رمضان است، قضای سال اول حساب می شود.



مسأله 1709 ـ كسی كه قضای روزه رمضان را گرفته، اگر وقت قضای روزه او تنگ نباشد، می تواند پیش از ظهر روزه خود را باطل نماید.



مسأله 1710 ـ اگر قضای روزه میتی را گرفته باشد مستحب است، كه بعد از ظهر روزه را باطل نكند.



مسأله 1711 ـ اگر به واسطه مرض، یا حیض، یا نفاس، روزه رمضان را نگیرد و پیش از تمام شدن رمضان بمیرد، لازم نیست روزه هائی را كه نگرفته برای او قضا كنند.



مسأله 1712 ـ اگر به واسطه مرضی روزه رمضان را نگیرد و مرض او تا رمضان سال بعد طول بكشد، قضای روزه هائی را كه نگرفته بر او واجب نیست، و باید برای هر روز یك مد كه تقریباً ده سیر است طعام یعنی گندم یا نان آن، یا جو یا نان آن، یا یك مد مویز، و یا یك مد خرما به فقیر بدهد. ولی اگر به واسطه عذر دیگری مثلاً برای مسافرت روزه نگرفته باشد و عذر او تا رمضان بعد باقی بماند بنابر احتیاط واجب باید روزهائی را كه نگرفته قضا نماید و برای هر روز یك مد طعام هم به فقیر بدهد.



مسأله 1713 ـ اگر به واسطه مرضی روزه رمضان را نگیرد و بعد از رمضان مرض او برطرف شود، ولی عذر دیگری پیدا كند كه نتواند تا رمضان بعد قضای روزه را بگیرد بنا بر احتیاط واجب باید روزه هائی را كه نگرفته قضا نماید و برای هر روز یك مد طعام به فقیر بدهد و نیز اگر در ماه رمضان، غیر مرض عذر دیگری داشته باشد و بعد از رمضان آن عذر برطرف شود و تا رمضان سال بعد به واسطه مرض نتواند روزه بگیرد، روزه هائی را كه نگرفته بنابر احتیاط واجب باید قضا نماید و برای هر روز یك مد طعام دهد.



مسأله 1714 ـ اگر در ماه رمضان به واسطه عذری روزه نگیرد و بعد از رمضان عذر او برطرف شود و تا رمضان آینده عمداً قضای روزه را نگیرد باید روزه را قضا كند و برای هر روز یك مد گندم یا نان آن، یا یك مد جو یا نان آن، یا یك مد خرما یا یك مد مویز هم به فقیر بدهد.



مسأله 1715 ـ اگر در قضای روزه كوتاهی كند تا وقت تنگ شود و در تنگی وقت عذری پیدا كند، باید قضا را بگیرد و برای هر روز یك مد گندم یا نان آن، یا جو یا نان آن، یا یك مد مویز، و یا یك مد خرما به فقیر بدهد، ولی اگر موقعی كه عذر دارد، تصمیم داشته باشد كه بعد از برطرف شدن عذر روزه های خود را قضا كند و پیش از آنكه قضا نماید در تنگی وقت عذر پیدا كند، بنابر احتیاط واجب جمع نماید بین قضا و كفاره.



مسأله 1716 ـ اگر مرض انسان چند سال طول بكشد، بعد از آنكه خوب شد، باید قضای رمضان آخر را بگیرد و برای هر روز از سالهای پیش یك مد كه تقریباً ده سیر است، طعام یعنی گندم یا نان آن، یا جو یا نان آن، یا یك مد مویز، و یا یك مد خرما به فقیر بدهد.



مسأله 1717 ـ كسی كه باید برای هر روز یك مد طعام به فقیر بدهد، می تواند كفاره چند روز را به یك فقیر بدهد.



مسأله 1718 ـ اگر قضای روزه رمضان را چند سال تأخیر بیندازد، باید قضا را بگیرد و برای هر روز یك مد طعام به فقیر بدهد.



مسأله 1719 ـ اگر روزه رمضان را عمداً نگیرد، باید قضای آنرا بجا آورد و برای هر روز دو ماه روزه بگیرد، یا به شصت فقیر طعام بدهد یا یك بنده آزاد كند و چنانچه تا رمضان آینده قضای آن روزه را بجا نیاورد، زاید بر كفاره برای هر روز، دادن یك مد لازم است و قضای روزه هم بر او لازم است.



مسأله 1720 ـ اگر روزه رمضان را عمداً نگیرد و در روز، مكرر جماع كند، بنابر احتیاط واجب كفاره هم مكرر می شود. ولی اگر چند مرتبه كار دیگری كه روزه را باطل می كند انجام دهد، مثلاً چند مرتبه غذا بخورد، یك كفاره كافی است.



مسأله 1721 ـ بعد از مرگ پدر، پسر بزرگتر باید قضای نماز و روزه او را به تفصیلی كه در مسأله (1399) گفته شد بجا آورد و همچنین بعد از مرگ مادر بنابر احتیاط مستحب كه ترك آن سزاوار نیست.



مسأله 1722 ـ اگر پدر غیر از روزه رمضان، روزه واجب دیگری را مانند روزه نذر نگرفته باشد بنابر احتیاط واجب، قضای آن بر پسر بزرگتر لازم است.